پس از نزدیک به ۶ سال تلاش مستمر برای ورود به بازار سرمایه، شرکت «دیوار» بهصورت رسمی اعلام کرد که از پذیرش در بورس انصراف داده است. دلیل این تصمیم، رد صلاحیت حسام آرمندهی، بنیانگذار و رئیس هیئتمدیره این پلتفرم از سوی یکی از نهادهای امنیتی عنوان شده است.
در این صفحه چه میخوانید
حسام آرمندهی ۵ مرداد با انتشار نامهای در شبکههای اجتماعی خود، از فشارهای پشتپرده برای حذف او از ساختار مدیریتی دیوار پرده برداشت. بر اساس این نامه، در اسفند سال گذشته، نهاد امنیتی مذکور در پاسخ به فرایند پذیرش بورس، اعلام کرده بود که «صلاحیت آقای حسام میرآرمندهی تأیید نشده» و به همین دلیل، حضور دیوار در بورس تنها در صورت حذف او امکانپذیر خواهد بود. آرمندهی در ادامه، ضمن تأکید بر رد صلاحیت خود از حضور در شرکتش، صراحتاً مخالفت خود را با ادامه روند پذیرش دیوار در بورس اعلام کرد.
اشکان آرمندهی، مدیرعامل دیوار نیز ساعاتی بعد با انتشار پستی در شبکههای اجتماعی، بهصورت غیرمستقیم به همین موضوع اشاره کرد و نوشت: «پس از پنج ماه پیگیری، بالاخره دلیل لغو ناگهانی جلسه پذیرش بورس را فهمیدیم.» اشاره او به جلسهای است که قرار بود ۲۲ اسفند برگزار شود اما شبانه لغو شد. همان زمان، روابط عمومی دیوار در اطلاعیهای اعلام کرده بود که نهاد مسئول، پاسخ شفافی درباره صدور تأییدیههای لازم برای ورود به بورس ارائه نکرده است. اشکان آرمندهی همچنین تاکید کرد که این نوع برخوردها طی سالهای گذشته ضربه سنگینی به مالکیت خصوصی و کارآفرینی در کشور وارد کرده است.
موج واکنش استارتاپها به رد صلاحیت آرمندهی؛ زنگ خطر برای آینده اقتصاد نوآوری
انتشار خبر انصراف «دیوار» از ورود به بورس، از شب گذشته با واکنش گسترده فعالان زیستبوم نوآوری کشور همراه شده است. بسیاری از شرکتهای استارتاپی بزرگ در پستها و بیانیههایی جداگانه، نسبت به رد صلاحیت یک کارآفرین و مانعتراشی برای رشد یک پلتفرم خصوصی ابراز نگرانی کردهاند.
فعالان این حوزه معتقدند چنین برخوردهایی نهتنها با شعارهای رسمی درباره حمایت از اقتصاد دیجیتال، بازگشت نخبگان و جذب سرمایهگذاران همخوانی ندارد، بلکه میتواند به موج تازهای از ناامیدی در میان کارآفرینان دامن بزند. به باور آنان، در چنین شرایطی نه سرمایهگذار خارجی انگیزهای برای ورود خواهد داشت، نه نخبگان به کشور بازمیگردند، و نه میتوان به آیندهای روشن برای اقتصاد دانشبنیان امیدوار بود.
روایت اشکان آرمندهی از پشتپرده توقف دیوار در بورس: تضعیف مالکیت خصوصی، رد صلاحیت بدون توضیح
اشکان آرمندهی، مدیرعامل دیوار، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) به تشریح فراز و فرودهای تلاش چندساله این پلتفرم برای ورود به بورس پرداخت. او نوشت که از پنج سال پیش آمادگی دیوار برای عرضه در بورس اعلام شده بود، اما هر بار به دلایلی متفاوت، این مسیر متوقف شده است.
او اشاره کرد که ابتدا حضور «سرآوا» بهعنوان سهامدار مانعی برای پذیرش اعلام شد، اما پس از خروج کامل این سرمایهگذار در آبان ۱۴۰۳، با هماهنگی سازمان بورس و طی دوباره همه مراحل قانونی، نهایتاً جلسه پذیرش در تاریخ ۲۲ اسفند برنامهریزی شده بود؛ با این حال، جلسه شب قبل از برگزاری و بدون هیچ توضیحی لغو شد.
اشکان آرمندهی با لحنی انتقادی نوشت: «سالهاست که عملکرد مسئولان منجر به تضعیف مالکیت خصوصی و کارآفرینی شده است. با چنین طرز فکری، حرف زدن از «توسعه اقتصاد دیجیتال»، «جذب نخبگان» یا «دعوت سرمایهگذاران خارجی»، بیمعنی است.»
او همچنین فاش کرد که در مهر سال گذشته نیز درخواستش برای عضویت در اتحادیه کسبوکارهای مجازی از سوی وزارت صمت رد شده است؛ به گفته او، دلیل این رد صلاحیت، «عدم التزام عملی به جمهوری اسلامی» عنوان شده است.
اشکان آرمندهی در پایان پست خود نوشت: «رد صلاحیتها و سیاست خودی/غیرخودی، حالا به جایی رسیده که حتی مالک یک شرکت هم برای ماندن در شرکت خودش باید تأیید صلاحیت شود. این یک تهدید جدی برای آینده مالکیت خصوصی و اکوسیستم اقتصاد دیجیتال ایران است.»
واکنشها به رد صلاحیت و انصراف دیوار
پستهای اخیر حسام و اشکان آرمندهی درباره دلایل عدم پذیرش دیوار در بورس، موجی از واکنشها را در میان فعالان اکوسیستم دیجیتال کشور برانگیخته است.
حمید محمدی، بنیانگذار دیجیکالا، در پستی انتقادی در همین شبکه اجتماعی نوشت:
«صلاحیت چه شکلی است؟
بنیانگذار یک پلتفرم بزرگ و غیررانتی باشی، بیش از یک دهه در سختترین شرایط بایستی، برای میلیونها هموطن زندگی را آسانتر کنی، اهل فساد نباشی و ارزش خلق کنی… اما در نهایت بگویند برای شرکت خودت صلاحیت نداری؟»
این سخنان، تنها نمونهای از اعتراضاتی است که حالا در فضای کسبوکارهای دیجیتال کشور طنینانداز شده و زنگ خطری جدی برای آینده سرمایهگذاری و نوآوری خصوصی در ایران بهشمار میرود.
شکوریمقدم و آذریجهرمی هم واکنش نشان دادند: «با این روشها، اقتصاد دیجیتال جان نمیگیرد»
ماجرای رد صلاحیت حسام آرمندهی و انصراف دیوار از ورود به بورس، واکنشهای گستردهای در میان فعالان شناختهشده اقتصاد دیجیتال کشور به دنبال داشته است.
محمدجواد شکوریمقدم، مدیرعامل هلدینگ صباایده (صاحب برندهایی چون آپارات، فیلیمو، صباویژن و سینماتیکت)، نیز در پستی در شبکه اجتماعی X از تجربه مشابهی پرده برداشت. او نوشت:
«سال پیش بابت ثبت یک مؤسسه فرهنگی ساده در وزارت ارشاد، نهاد امنیتی استعلام من و برادرم رو منفی کرد. واقعاً خندهام گرفته بود!»
شکوریمقدم با انتقاد از این رویههای تکراری هشدار داد:
«مگه اقتصاد دیجیتال چقدر توان داره که با این روشهای نخنما، جان آن را میگیرید؟»
در همین حال، محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم نیز با لحنی انتقادی به این اتفاق واکنش نشان داد. او در پستی در X نوشت:
«قبلاً هم عرض کرده بودم؛ ایرانیان خارج کشور صرفاً به سخن مسئولین نگاه نمیکنند، به عملشان مینگرند. اصلاح عملی رویهها مهمتر از شعارهاست!»
این واکنشها، بار دیگر بر فاصلهای که میان شعارهای رسمی و عملکرد نهادها در حوزه نوآوری و کارآفرینی وجود دارد، تاکید میگذارند؛ فاصلهای که بهگفته بسیاری از فعالان، نهتنها مانعی جدی بر سر راه توسعه اقتصاد دیجیتال است، بلکه به اعتماد و انگیزهی کارآفرینان نیز لطمه زده است.
از شعار تا واقعیت؛ چرا اقتصاد خصوصی در ایران جان نمیگیرد؟
در سالهای اخیر، مسئولان دولتی بارها بر نقش کلیدی بخش خصوصی در رشد اقتصادی و نوآوری تأکید کردهاند. اما فاصلهای چشمگیر میان این شعارها و عملکردها دیده میشود. نمونه بارز آن، وعده رئیسجمهور فعلی، مسعود پزشکیان، در نخستین دیدارش با فعالان اقتصادی بود. او در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۳، تنها دو هفته پس از انتخاب بهعنوان نهمین رئیسجمهور ایران، در نشست «اتاق ایران» اعلام کرد:
«قول میدهم که بستر و هماهنگی مناسب برای مشارکت شما و بخش خصوصی و تولیدکنندگان را ایجاد و حفظ کنم تا با هم برای رفع مشکلات زیرساختی تولید و اقتصاد کشور تلاش کنیم.»
با این حال، تجربه فعالان اکوسیستم استارتاپی در سالهای اخیر، حکایتی متفاوت دارد. بسیاری از این فعالان با فشارها، محدودیتها و مداخلات مختلفی مواجه شدهاند؛ نتیجه آن، خروج برخی بنیانگذاران از شرکتهای خود، مهاجرت مجدد به کشورهای دیگر و واگذاری مالکیت استارتاپها به نهادها یا شرکتهایی بوده که مورد اعتماد حاکمیت هستند.
سیاست نانوشتهای به نام «شمشادی»
در گفتوگویی که اخیراً حسین افشین، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری، با ویژهنامه «فنزی» داشته، به یکی از ریشههای این مشکل اشاره شده است. او میگوید:
«ما یک سیاست نانوشته داریم که اصطلاحاً به آن سیاست شمشادی میگویند؛ یعنی افراد یا شرکتها نباید بیش از حد رشد کنند. این طرز تفکر باید اصلاح شود.»
افشین با تأکید بر نقش شرکتهای بزرگ در خلق ثروت، افزود:
«ما نباید از رشد شرکتها بترسیم. اما متأسفانه در کشور دیدگاههایی وجود دارد که نمیخواهند بخش خصوصی بزرگ و قدرتمند شود و ترجیح میدهند همهچیز در دست دولت بماند.»
وقتی دولت، رقیب بخش خصوصی میشود
افشین در ادامه، به تعارض میان سیاستهای کلان و رفتار واقعی برخی نهادها اشاره کرده و گفته است:
«در سیاستهای کلان گفتهایم که باید همهچیز را به بخش خصوصی واگذار کنیم، اما این فقط در کلام است. حتی منِ دولتی هم وقتی نگاه میکنم، وسوسه میشوم کاری را که بخش خصوصی میتواند بهتر انجام دهد، خودم انجام دهم. اما این یعنی گرفتن سهمی از کیک بخش خصوصی؛ درحالیکه آنها میتوانند همان کار را با هزینه کمتر و بهرهوری بالاتر انجام دهند.»
این اظهارات، از زبان یکی از مسئولان ارشد دولتی، گویای شکاف عمیق میان سیاستگذاری و عمل در فضای اقتصادی کشور است؛ شکافی که تا زمانی که پر نشود، مسیر رشد بخش خصوصی و بهویژه اقتصاد دیجیتال، ناهموار باقی خواهد ماند.
همیشه پای «امنیت» در میان است
در گفتوگوی اخیر با ویژهنامه «فنزی»، حسین افشین، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری، به فشارهای واردشده بر استارتاپها طی سالهای گذشته واکنش نشان داد. او با اذعان به وجود سیاستگذاریهای محدودکننده، گفت که دولت در تلاش است این روند را اصلاح کرده و از دخالتهای یکجانبه بکاهد.
اما در پاسخ به پرسش مشخصی درباره دلایل جلوگیری از ورود استارتاپهایی مانند دیوار به بازار بورس، افشین مدعی شد که خود شرکت دیوار علاقهای به ورود به بورس نداشته است. او همچنین اضافه کرد که نهاد امنیتی مربوطه در این زمینه دغدغههای درستی دارد که دیوار باید به آنها پاسخ دهد.
پاسخ صریح هلدینگ هزاردستان
این ادعا با واکنش تند مدیرعامل هلدینگ هزاردستان مواجه شد. مجید رضوی در گفتوگو با «فنزی» بهصراحت گفت:
«اگر دیوار تمایلی به ورود به بورس نداشت، چرا از سال ۱۳۹۸ تاکنون این همه هزینه، انرژی و زمان صرف کرد؟ چرا مستندات مالی و گزارشهای حسابرسی تهیه شد؟»
به گفته رضوی، همه شواهد نشان میدهد که دیوار طی این سالها روند قانونی پذیرش در بورس را بهطور کامل طی کرده و تنها مانع اصلی، چارچوبهای غیرشفاف نهادهای بیرونی بودهاند.
او افزود:
«اگر بخواهم خوشبینانه نگاه کنم، این مخالفتها شاید به این دلیل باشد که ترجیح میدهند یک مجموعه خصولتی یا نهاد وابسته سهمی در هیئتمدیره داشته باشد تا کنترل شرکت را بهدست بگیرد.»
این اظهارات نشان میدهد که ورود استارتاپها به بازارهای رسمی، صرفاً به دلایل اقتصادی یا آمادگی فنی محدود نمیشود، بلکه متأثر از ملاحظاتی فراتر از سازوکارهای مرسوم بازار است؛ ملاحظاتی که بهنام «امنیت» بارها مسیر رشد شرکتهای خصوصی را مسدود کردهاند.
جدا مانده از جهان؛ استارتاپهای ایرانی در محاصره ساختارهای محدودکننده
در شرایطی که استارتاپهای ایرانی با دشواریهای اقتصادی، کمبود سرمایهگذار و سیاستگذاریهای محدودکننده دستوپنجه نرم میکنند، راه ورود به بورس برای آنها نیز بسته شده است؛ درحالیکه در بازارهای جهانی، بورس یکی از اصلیترین مسیرهای جذب سرمایه برای شرکتهای نوآور است.
طبق گزارش فوربس در سال ۲۰۲۴، بازار بورس ایالات متحده شاهد ثبت ۲۲۵ عرضه اولیه سهام (IPO) بود؛ آماری که نسبت به سال قبل رشد ۴۶ درصدی داشته است. بخش قابل توجهی از این عرضهها متعلق به استارتاپهای فناورانهای بود که مسیر رشد خود را طی کردهاند؛ از جمله شرکتهایی مانند Astera Labs و Tempus AI.
برای نمونه، شرکت Tempus AI که در حوزه سلامت دیجیتال فعالیت میکند، در ژوئن ۲۰۲۴ با قیمت ۳۷ دلار به بورس وارد شد و ارزش بازار آن در زمان عرضه اولیه بین ۶.۱ تا ۶.۴ میلیارد دلار برآورد شد. این تنها یک نمونه از دهها استارتاپی است که توانستهاند از ظرفیت بازار سرمایه برای توسعه خود بهره ببرند.
در مقیاسی فراتر، بازار بورس نزدک (NASDAQ) نهتنها میزبان شرکتهای آمریکایی، بلکه محل پذیرش شرکتهایی از سراسر جهان است. برای مثال، استارتاپ Swvl مستقر در دبی که در حوزه حملونقل هوشمند فعالیت دارد، در مارس ۲۰۲۲ بهعنوان نخستین یونیکورن منطقه وارد بازار نزدک شد. ارزش بازار این شرکت در زمان عرضه اولیه حدود ۱.۵ میلیارد دلار تخمین زده میشد.
در مقابل، انصراف ناگزیر پلتفرم «دیوار» از ورود به بورس تهران، تنها یک اتفاق موردی نیست؛ بلکه نشانهای روشن از بحران ساختاری در حکمرانی اقتصاد دیجیتال ایران است. رد صلاحیت بنیانگذار این شرکت – که بیش از یک دهه در داخل کشور فعالیت مولد و ارزشآفرین داشته – زنگ خطری جدی برای سایر کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی محسوب میشود.
در شرایطی که اقتصاد ایران در وضعیت شکنندهای قرار دارد، مشخص نیست با چنین تصمیماتی چگونه میتوان انتظار داشت بخش خصوصی موتور محرک توسعه شود، یا سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی به بیش از ۱۰ درصد برسد.